دلتا

وبلاگ احمد پورنجاتی

برچسب چاپ در نشریات (صفحه 2 از 5)

پله پله تا کجا؟!

ضمیمه روزنامه اعتماد – متن کامل

پیش از پرداختن به اصل موضوع اجازه می خواهم بی تعارف و رودربایستی بر این نکته تاکید کنم که این روزها سخن گفتن و مقاله نوشتن کار چندان آسان و دلچسب و خوش عاقبتی نیست. نه از آن رو که چارچوب ملاحظات به قواره «تنگ قفس» است و از آن بدتر، آفت «سمبلیسم هیستریک» در چشم و دل و داوری اصحاب مراقبت و امنیت و قدرت چنان جا خوش کرده که از سرراست ترین سخن ها و نظرهای خیرخواهانه نیز هزاران انگیزه و نقشه توطئه و خیانت و هماهنگی با سرویس های بیگانه استخراج می فرمایند و نه حتی از آن رو که هر روز پی در پی خبر ناگوار احضار و بازداشت این خبرنگار و آن فعال مطبوعاتی یا سیاسی، شش دانگ عواطف انسان را جریحه دار می کند و پیام سربسته «لالمانی بگیرید» را به گوش ثقل سامعه گرفته امثال ما می رساند، پس لابد می پرسید چه مشکل مهم تری پیش روی این قلم نیمه جان و ناتوان است؟ ادامه مطلب

نقش ” ایماژ ” در کنش سیاسی

هفته نامه ایران دخت

چه چیز در انتخاب نوع «رفتار» ما نقش اساسی و درجه یک را ایفا می‌کند؟ لابد پاسخ داده خواهد شد: «واقعیت‌های پیش‌رو». اما نه، ادعای این نوشته در تحلیل رفتار انسان به ویژه در رویارویی با واقعیت‌های پیرامونی این است که: «رفتارها» را نه واقعیت‌ها بلکه بیش و پیش از آن، «ذهنیت‌ها» می‌سازند. اگر با وسیله نقلیه شخصی خود به شهری یا روستایی سفر کنید که پیشاپیش تصویر ذهنی یک منطقه ناامن و آلوده به سرقت و جنایت را از آن داشته باشید، بدون واکاوی و توجه به اصل «واقعیت» یا کم‌ و بیش آن، حواس‌تان را جمع می‌کنید و رفتارتان را برای مراقبت و صیانت از امنیت خودتان و وسیله نقلیه و اموال‌تان سازمان می‌دهید. معمولا «احساس ناامنی» بیش از «اصل ناامنی» کارساز و تعیین‌کننده است. البته معلوم است که «ذهنیت» یا تصویر ذهنی از هر مساله یا موضوع، بخشی از «واقعیت» را نیز در درون خود دارد و یکسره بر توهم و خیال استوار نیست. وقتی با یک استاد یا معلم یا هنرمند و اندیشمند مواجه می‌شویم حتی اگر به دقت از شخصیت واقعی او بی‌اطلاع باشیم براساس «تصویر ذهنی» متعارف، که چنین شخصیت‌هایی را واجد ارزش و شایسته احترام می‌دانیم، در برابر او «رفتار»ی فروتنانه و احترام‌آمیز خواهیم داشت. چه بسا واقعیت شخصیت موردنظر چنان رفتاری را شایسته نباشد یا بر نتابد اما کنش اولیه ما براساس همان ذهنیت یا تصویر ذهنی متعارف است.  ادامه مطلب

پیش بینی امام (ره) درست بود

گفت و گو با روزنامه اعتماد

فاطمه بیک پور

-این روزها اظهارات و واکنشهای بنیانگذار انقلاب مطرح شد هایی به پخش سخنرانی ه است. چهره یی چون سیدحسن خمینی از تقطیع این سخنرانی ها و پخش گزینشی آنها انتقاد کرد، اما عزت الله ضرغامی در راس صدا و سیما برنامه را قابل دفاع می داند. نظر شما در این باره چیست؟

برای کسانی که دوران امام را درک کردند یکی از موضوعات بسیار قابل توجه هوشمندی و آینده نگری حکیمانه امام خمینی(ره) است. به عنوان نمونه به خاطر می آورم که ایشان یک بار خطاب به حاج احمدآقا پیش بینی کرده بودند؛ «احمد بعد از من از تو انتقام خواهند گرفت.» من از تحقق این پیش بینی حیرت می کنم و احساس می کنم خواسته یا ناخواسته برخی از روی غفلت با تبدیل شدن به ابزار کسانی که از آغاز سر سازگاری با امام نداشتند، در حال اجرایی کردن پیش بینی امام هستند و برخی هم آگاهانه فضا و شرایط را به سمتی می برند که از خانواده امام خمینی(ره) در دو دهه بعد انتقام گرفته شود. من یک سوال ساده از رئیس صدا و سیما دارم و آن سوال این است که برای پاره شدن عکس امام(ره) که البته هنوز هم درباره چگونگی حادثه پرسش های پاسخ نداده بسیاری وجود دارد، آن همه هیاهو به راه می افتد پس چرا در مورد پاره شدن اندیشه ها و نگاه های امام نشانه یی از واکنش در صدا و سیما وجود ندارد. پاره شدن عکس امام(ره) مهم تر است یا قطعه قطعه شدن، تجزیه شدن و گزینشی برخورد کردن با افکار امام؟ ادامه مطلب

“رصدخانه ای” زیر پوست شهر

هفته نامه ایران دخت

نبض افکار عمومی در کجا می‌زند؟ هم‌اکنون در عرصه پرتلاطم چالش‌های بی‌سابقه در سپهر سیاست داخلی، کدام «تماشاخانه» را سراغ دارید که چهره واقعی و روتوش نشده «اندرون پرماجرا»ی جامعه ایران را پیش چشمان من و شما، بر پرده‌ای عریض و با «باند صدای دالبی» به نمایش بگذارد؟ برخی از هنرمندان سرشناس عرصه تئاتر، چندی پیش در نوشته‌ای سرگشاده با یکدیگر عهد کردند که روایتگر صادق حکایت‌های روزگار خود باشند. بسیاری دیگر نیز در عرصه شعر و موسیقی و طنز و هنرهای تجسمی، گام‌هایی- هرچند شایسته و در خور تقدیر اما عموما از سر همراهی و همنوایی و و همدردی- برداشته‌اند.  ادامه مطلب

عقلانیت یا جرأت “تصمیم سیاسی”

هفته نامه ایران دخت

یک جامعه “سیاست زده ” از چه چیز رنج می برد؟!
انقلاب اسلامی در کنار همه دگرگونی هایی که در سپهر فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران پدیدار ساخت، به گونه ای کم سابقه ” چگالی سیاست ” را در زندگی و شخصیت فردی و جمعی مردم ما افزایش داد. این ” سیاسی شدن ” دامن گستر و توده ای – که هم برای خود مردم وسوسه انگیز بود و بسیار جاذبه داشت و هم از سوی متولیان نظام مورد ستایش و بهره برداری قرار می گرفت – اینک سرانجامی تامّل برانگیز و حتّی هراسناک پیدا کرده است. ادامه مطلب

گشودن با “کلید” یا متلاشی ساختن “قفل”؟!

هفته نامه ایران دخت

برای گشودن قفل، بدیهی ترین وخردمندانه ترین راه، بهره گیری از کلید مربوط به همان قفل است. با دو حرکت ساده، می چرخانی و می گشایی! تنها یک شرط کوچک دارد: کلید را در اختیار داشته باشی!
سارقان سابقه داروکلیدسازان پرمهارت ترجیح می دهند به جای شکستن قفل و ایجاد سروصدا،از”شاه کلید” استفاده کنند. یا اگر مجالی داشته باشند مشابه سازی کنند. به هرحال و سرانجام، قفل را با کلید باز میکنند.
اما معمولا گانگسترها حال و حوصله معطلی”شاه کلید” راندارند، عجله دارند، طپانجه را ترجیح می دهند چون کار آنان را سرعت می بخشد هرچند ممکن است موجب لو رفتن و سررسیدن پلیس هم بشود اما فکر آن را نیز کرده اند: باز هم از طپانچه استفاده می کنند. از درگیری و کشتن و کشته شدن نیز چه باک! ادامه مطلب

زنده باد” تئاتر فاصله گذاری”!

هفته نامه ایران دخت

بر فهرست ویژگیهای اختصاصی “سیاست ورزی ایرانی”این خصوصیت را نیز باید افزود که: فعال سیاسی همواره باید نگران و مراقب یک کمین خطرناک باشد که به تعبیر اهل منطق، می توان آن را “مغالطه اشتراک لفظ” نامید. مفهوم آشکار و بی تعارف این قضیه چیزی نیست جز این که نه تنها باید مراقب “سخن گفتن” و نوع واژه ها و اصطلاحات و ایده هایی که برای بیان دیدگاههایت استفاده می کنی ، باشی بلکع همواره باید ششدانگ حواس خود را جمع کنی که “دیگران”- به ویژه اگر وصله ای به آنها بچسبد- سخن تو را تکرار نکنند، شبیه تو سخن نگفته باشند و مهمترازهمه ، به هرانگیزه و نیتی هوادارو پشتیبان وهم موضع تو وترویج کننده دیدگاههای تو از آب در نیایند! ادامه مطلب

بازآفرینی اعتماد: “صداقت و رواداری”

ضمیمه روزنامه اعتماد

این یک شاخص و نشانه مهم است: وقتی برای سخن گفتن از بدیهیات ،برای یک اظهارنظرنقادانه و دو کلمه حرف حساب، ناگزیر باشی که هر بار با صدای بلند شهادتین بگویی وبه اصول دین وفروع مذهب اقرار کنی، مبادا که در”خیال توهم زده” و طبع نازک بعضی از ما بهتران! خلجان ایجاد شود که: “پروژه”-نه-“پروسه بحران اعتماد” به جاهای باریک و خطرناکی رسیده است . دل نگرانی هر نظام سیاسی نسبت به نخبگان جامعه، آغاز فاجعه است! ادامه مطلب

مطبوعات به صف، صف

روزنامه اعتماد

اگر وضع به همین سیاق پیش برود، به سلامتی متولیان مطبوعاتی وزارت ارشاد، کار به جایی خواهد رسید که هر روز صبح، سردبیران روزنامه ها در محوطه دفتر آقای معاون به صف شوند و پس از استماع نطق ارشادیه ایشان، دیکته مفصلی بنویسند، متاسفانه فضای غبارآلود و بدبینانه یی هم که در ماه های اخیر عرصه سیاسی داخل کشور را فراگرفته، انگار مجال مناسب و مغتنمی برای پختن یک غذای مطبوع و مطلوب از این «مرغ عزا و عروسی» یعنی مطبوعات- البته از نوع مستقل و بی پشت و پناهش- فراهم ساخته است.  ادامه مطلب

یک “نیمکت” در یک “پارک”

هفته نامه ایران دخت

یک “نیمکت” در یک “پارک”!
روزگار غریبی را سپری می کنیم: غمرنگ و طوفان زده و آلوده به بوی نامطبوع خون و خشونت لجام گسیخته، که متاسفانه هنوز چشم انداز امیدوارکننده ای را- هر چند اندکی آن سوتر- نشان نمی دهد.
از آنچه می ترسیدیم، انگار دچارش شده ایم.”رادیکالیزم حاکم و محکوم”، تمامی عرصه  سیاست داخلی را تسخیر کرده است. حتی به اندازه یک”سجاده”، یک “کلاس درس”، یک “تریبون کوچک” و یک “نیمکت داخل پارک” جا برای آنان که سالهاست با این “بلای زمینی”- یعنی رادیکالیزم به هرنام و شکل وشمایل- وداع کرده اند، باقی نمانده است.
هر کس در آشفته بازاراردوکشی رادیکالیزم حاکم و محکوم، ناخودآگاه و حتی چه بسا بدون قصد و انگیزه، ناگهان متوجه می شود که در یکی از دو سوی ماجرا قرار گرفته   است.سخن ازاردوکشی دو جبهه “حق”و”باطل” درجولانگاه رادیکالیزم حاکم و محکوم، شوخی بی مزه یا ادعای گزافه ای بیش نیست. کدام حق و باطل؟! ادامه مطلب

نوشته های قدیمی تر نوشته های جدیدیتر

دلتا © 1386 تا ۱۴۰۲ احمد پورنجاتی | کلیه حقوق محفوظ است. | نقل مطالب با ذکر منبع و بدون ویرایش آزاد می باشد.

| بالا ↑