مصاحبه با خبرگزاری ایلنا – گفتوگو از: روزبه علمداری
جامعه سمت و سویی پیدا کرد که کاری که سالها باید اصلاحطلبان انجام می دادند، صورت گرفت.
وی در پاسخ به این سوال که “شما قبلا گفتهاید که حوادث پس از انتخابات فواید فراوانی برای اصلاحطلبی در پیداشت. فکر میکنید درصورت پیروزی موسوی یا کروبی، باز هم این دستاوردها را داشتیم؟”اظهار داشت: مقصود من این است که برخلاف برداشتی که القا میشود، روندی که ناظر بر نتیجه انتخابات اتفاق افتاد باعث تضعیف جریان اصلاحطلبی شد و در یک شرایط ناامیدکنندهای قرار گرفت، معتقدم چنین نیست و خارج از اراده جریان اصلاحطلب، خواستههای جامعه سمت و سویی پیدا کرد یعنی کاری که سالها باید تشکلهای اصلاحطلب و فعالان سیاسی معتقد به این رویکرد انجام میدادند تا بتوانند با لایحههای عمیق اجتماعی ارتباط ارگانیک برقرار کنند، به برکت اقداماتی که البته خوب نبود، صورت گرفت.
این فعال سیاسی با بیان اینکه پس از این وقایع جوهر اصلاحطلبی به شکل بسیار شتابدار و پرنفوذ در لایههای اجتماعی جامعه ایران نفوذ یافت و تبدیل به خواستی شد که برخوردار از قاعده و بستر اجتماعی عمیق بود، تصریح کرد: این را که در فرض، موسوی یا کروبی پیروز میشدند ولی معلوم است که اگر آن اتفاق میافتاد روند به گونه دیگر صورت میگرفت و شاید با دورانی که خاتمی بعد از دوم خرداد ۷۶ پیروز شد مقایسه کرد.
پورنجاتی ادامه داد: اگر آن اتفاق میافتاد، با تجربه نقد و ارزیابی که از عملکرد دوره اصلاحات صورت گرفته بود و تجربیات بسیار ارزشمند دوران غیبت اصلاحطلبان از مسئولیتهای اجرایی، شرایط امیدبخشتری به وجود میآمد و مهمترین تفاوت آن با وضعیت فعلی این بود که بدون پرداخت هزینههای سنگین که متاسفانه نظام در این چندماه متحمل شده است و با یک فضای بسیار افتخارآمیز فصل جدیدی در تاریخ انقلاب اسلامی و سرنوشت ایران آغاز میشد.
اشتباه مسئولان در حوادت اخیر، تصور تشابه آن با چالشهای قبلی بود.
این نماینده مجلس ششم در پاسخ به این سوال که “اگرچه موسوی و کروبی از خانواده انقلاب و پایبند به جمهوری اسلامی هستند، اما کار به اعتراضات گسترده کشید و آیا این امر در پیشرفت جنبش سبز مشکلی ایجاد نمیکند؟” تصریح کرد: چیزی که قابل انکار نیست، این است که آنچه پس از انتخابات به وجود آورد، تجربه بیسابقهای برای نظام بود. زیرا نظام ما از ابتدای انقلاب تاکنون با گونههای مختلف چالشهای سیاسی، اجتماعی، امنیتی و نظامی مواجه شده است و صرفنظر از ارزشگزاری روشهای برخورد، تاکنون آنها را با موفقیت پشتسر گذاشته است. اما تجربهای که تاکنون نداشت، این بود که یک چالش درون خانوادگی، آن هم نه در چارچوب رقابتهای سیاسی یک بخش “الیت” یا تشکلهای حزبی و یا حتی شخصیتها، بلکه دقیقا یک مواجهه سیاسی که جامعه را به دو بخش تقسیم میکند و پایگاه گسترده اجتماعی دارد، بوجود آید.
پورنجاتی افزود: اشتباهی که رخ داد و هنوز هم هست، این است که این اشتباه هنوز در رفتار بخشی از دستاندرکاران اصلی مدیریت این جریان ادامه دارد و آن الگوبرداری و گرته برداری و تصور تشابه با چالشهای قبلی بود. یعنی همچنان فکر میکند مانند طبیب حاذقی درمان میکنند و با همان شیوهای که با گروهکها و جریانات برانداز رفتار میشود، برخورد کردند.
جنبش سبز انباشتی از پرسشها و ابهامها است.
وی با تاکید بر اینکه علت این هم که جامعه یا بخشی از آن که اعتراض دارد ، همین است، تصریح کرد: هیچ حکومتی نمیتواند رفتار لجاجتآمیز را به عنوان نسخه قانع کردن مردم در دستور کار قرار دهد و اینگونه نیست که فکر کند با اصرار بر یک موضع و تکرار آن به این نتیجه برسد که مردم کمکم قانع میشوند.
پورنجاتی ادامه داد:مسئله این است که جامعه ایران،یک حافظه جمعی دارد که به صورت انباشت و تدریجی ذخیره میشود و رفتار آنها بر مبنای آن حاقظه است و دائما ارزیابی میکند.
وی تصریح کرد:جامعه الان در حالت تعلیق به سر میبرد و فکر میکنم این پوششی که به لحاظ شکلی (جنبش سبز) ایجاد شده است، انباشتی از پرسشها، چون و چراها، عدم اقناع ها و ابهامها است. زیرا به آن امکان داده نمیشود که شکل و شمایل قانونی و پذیرفته شده داشته باشد و زیر این چتر خود را قرار میدهد.
وی ابراز عقیده کرد: سرنوشت این جریان چالشی، وابسته به این است که طرف اصلی ماجرا در نوع تجویز نسخه تجدیدنظر کند و بپذیرد که برای بیماری دیابت، نسخه علاج بیماری سرماخوردگی مینویسد یا پیشنهاد جراحی میدهد که این رفتار اشتباه است و از سوی دیگر وقتی هم از آن نتیجه نمیگیرند، عصبانی میشوید و برای اقناع مردم تولید سند میکنند. بنابراین این روند هر چه بیشتر ادامه یابد، به تشدید چالش کمک بیشتری میکند.
هدف مشترک میان همه، “حاکمیت قانون” است.
نماینده مجلس ششم در پاسخ به این پرسش که “آیا نظرتان جنبش راه سبز امید قید بردار است و اصلا چنین کاری مورد نیاز است؟” خاطرنشان کرد:یکی از مهمترین شاخصههای این جنبش اجتماعی، فراگیر بدون آن است و این ویژگی برخلاف چیزی که گفته میشود ناشی از نداشتن مرزبندیها و ملاکهای موجه نیست و اتفاقا به این دلیل است که فراگیرترین امر موجه را هدف خودش قرار داده است.
وی افزود: در قرآن کریم آیهای هست که برای شرایط فعلی بسیار عبرتآموز است. در آن آیه خداوند میفرماید: (قل تعالو الی کله سواء بیننا و بینکم)؛ یعنی بیایید در چارچوب یک مطلب مشترک جمع شویم. حال اگر یک جریان اجتماعی و نه فقط رهبرانش، بلکه متن آن، پیامی را مورد توجه قرار داد که تمام افراد با عنوان ایرانی میتوانند آن را قبول کنند این امر حسن جریان و یک گام به پیش و حرکتی ابتکاری و انقلابی است.
پورنجاتی ادامه داد: این پارادایم و هدف مشترک میان همه، “حاکمیت قانون” است، چیزی که ایرانیها میخواهند آن است که قانون به معنی واقعی و نه ابزاری که بعضا شاهد آن هستیم، حاکم شود. زیرا وقتی حاکمیت قانون بود، خواست مردم در چارچوب معیارهای قانونی مورد توجه قرار میگیرد و آزادیهای قانونی خدشهدار نمیشود. حال چه اشکالی دارد که ایرانی خارج از کشور که قبلا از نظام هم ناامیدشده بود، از آزادیهای قانونی بگوید؟
وی با بیان اینکه حق پاسخگویی مسئولان به مردم هم یک خواست مشترک است، تصریح کرد: مگر نان این شعار را نمیخورند که ما نوکر مردم هستیم؟ بسیار خوب! جواب مردم را بدهید. مردم سئوال دارند، اما امروز حتی اجازه طرح آن را نمیدهید. این که ایرانی مقیم خارج هم این را میخواهد عیب نیست، بلکه حسن است.
قائم مقام اسبق صدا و سیما معتقد است:متاسفانه برخی تبلیغ میکنند، جنبش سبز در داخل دنبادلهرو جریان برانداز در خارج از کشورشده است، درحالی که هر فرد “بماهوایرانی” به این جمعبندی رسیده است که حاکمیت قانون حلال مشکلات است.
وی با طرح این سوال که چرا ما اعتراض میکنیم چه جریانی امروز این برخوردها را در پوشش نهادهای قانونی انجام میدهد؟ افزود: پاسخ این سئوال این است که ضابط قضایی، قاضی و … در قانون تعریف شده و فرد دستگیر شده باید روال عادی را طی کند. اگر این پرسش توسط جنبش سبز در داخل مطرح میشود و ایرانی خارج کشور هم آن را تکرار میکند، سخن ناحقی نیست. بگذارید همه در بیان حرف حق با هم باشیم.
اولین گام برای دستیابی به اهداف مردم توقف روند فعلی است.
این نماینده سابق مجلس در پاسخ به اینکه راهکار مدنظر شما برای اینکه مردم را به هدف خود برساند در عین حال چارچوب قانون اساسی حفظ شود، چیست؟گفت: اولین گام توقف روند فعلی است که در قالب یک نسخه پیچی اشتباه انجام میشود و جلوی ضرر را از هر کجا بگیریم، منفعت است. باید تمام عواملی که تولیدکننده شرایط فعلی بودند و این سرخوردگی و فضای ابهام و اغتشاش ذهنی را برای جامعه به وجود آوردند توسط مسوولان و متولیان نظام مورد ارزیابی قرار گیرند، آب رفته به جوی برگردانده شود و همان پیشنهاداتی که هاشمی در نماز جمعه گفت، مقدمات این امراست. همچنین باید اجازه داده شود از یک فضای خانوادگی طرفین موضوع را طرح کنند و ادعاها مطرح شود.
روزنامه مواجب بگیر دولت نمیتواند دیدگاه شخصی خود را بیان کند
این مسئول سابق در صدا و سیما ادامه داد:یک عامل موثر در تخریب افکار عمومی و حتی تشدید فضای موجود رسانههایی است که آتشبیاران اصلی معرکه هستند و به این خاطر که روزنامه مواجب بگیر دولت نمیتوانند دیدگاه شخصی خود را بیان کنند.
متولیان صداو سیما افکار عمومی را به شکل «خمیر در مشت» برای خود فرض میکنند.
پورنجاتی در پاسخ به این پرسش که “عملکرد صداوسیما پس از انتخابات، چه تاثیری در تشدید فضای جامعه که اشاره کردید، داشت؟” گفت:به عنوان کسی که جزو خانواده صداوسیما و بازنشسته آن هستم و فکر میکنم رسانه را میشناسم، به نظر میرسد عملکرد صداو سیما نه فقط در بعد از انتخابات، بلکه در جریان انتخابات بخصوص در حوزه مربوط به رقابتهای انتخاباتی، غیر مسوولانه،جانبدارانه و برانگیزاننده احساسات افکار عمومی بود.
وی افزود: متولیان صداو سیما افکار عمومی را به شکل «خمیر در مشت» برای خود فرض میکند. در حالی که بنده اعتقاد دارم، اگر روزی گفته میشد رسانه ابزار پیام است و سپس گفته شد خود رسانه پیام است، امروز افکار عمومی خودش رسانه است و کنشگر اصلی افکار عمومی است. لذا این رسانه بسیار بد عمل کرد و سهم بسیار زیادی در تشدید فضایی دارد که عنوان «بحران اجتماعی» یا «فتنه» به آن داده میشود.
صداوسیما ابزار عملیات روانی در خدمت عملیاتی که دیگران مدیریت میکنند شده است.
پورنجاتی تصریح کرد: اگر هیات منصفه بیطرف عملکرد صداوسیما را بعد از انتخابات ارزیابی کند، بدون تردید نمره منفی و مردودی میگیرد؛ بخصوص با توجه به اینکه رسانه رسمی است و اگر بنگاه انتشار افکار یک جریان سیاسی بود، اگرچه در آن زمینه هم حرف هست و اخلاق حرفهای را رعایت نکرده، این رفتارها قابل توجیه بود، اما رسانهای که عنوان «ملی» دارد نباید اینگونه باشد. هرچند که من مخالف این عنوان هستم و صداوسیما حتی رسانه هم نیست و در بعضی بخشها صرفا ابزار عملیات روانی در خدمت عملیاتی که دیگران مدیریت میکنند، شده است.
نماینده مجلس ششم اظهار داشت: اگر قرار باشد روند برگردد، هم رسانههای مکتوبی که نان خود را در تشدید این شرایط میدانند و هم صداوسیما، باید مورد بررسی قرار گرفته و بسیاری از مسوولان آن تنبیه و عزل شوند.
وی با بیان اینکه بسیاری از کانونهای قانونی که مسوولیت داشتند هم خوب عمل نکردند، ادامه داد: نمیتوان برای حل یک اختلاف خانوادگی، یک طرف کلاه خود و زره و تمام عوامل تهدید را بگیرد و به طرف مقابل بگوید، هم عذرخواهی کن و هم آشتی کن! در دعوت به آرامش و آشتی و مصالحه باید فضای مناسب این شرایط هم وجود داشته باشد.
پورنجاتی با انتقاد شدید از تخریب شخصیتهای برجسته کشور تصریح کرد:در کجای دنیا اجازه داده میشود، به محبوبترین، موجهترین و شناختهشدهترین شخصیتها و چهرههایی که سالها در کشور مسوولیتهای بالا داشتهاند، اینگونه بیپروا توهین میشود و پروندهسازی شود؟ با خاتمی چکار میکنند؟ در حالی که کسی حرفی نمیزند و نباید اجازه داده شود که با دشمن هم اینگونه برخورد شود.
وی با اشاره به سخنان اخیر در خصوص آیت الله موسویخوئینیها نیز گفت: متاسفانه کسانی این حرفها را میزنند که در دورهای مسوولیت داشته و وزیر بودهاند و باید این افراد را به خاطر این لاطائلاتی که میگویند، محاکمه شوند و مقدمه حل و فصل مسائل جامعه هم این است.
چه اشکالی داشت مناظرهای در خصوص ارزیابی وقایع پس از انتخابات برگزار میشد؟
این مسئول اسبق در صداوسیما در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه “تاثیرات بلندمدت و کوتاهمدت این مناظرهها را چه میدانید؟” با بیان اینکه اصل ابتکار مناظره پسندیده بود، گفت: مشکلی که وجود داشت، این است که مانند بسیاری از کپیبرداریهایی که میشود، دوستان میخواستند که فقط به بخشی از قاعده وفادار باشند، در حالی که هر بازی قانونی دارد که در چارچوب آن باید عمل شود. مناظره بین دو کاندیدا باید براساس اصول اخلاقی، محدوده موضوعی و فرصتهای عادلانه و برابر باشد. همه این اصول، در مناظرهها به دلیل اینکه دوپینگ در اختیار یک طرف بود، مخدوش شد؛
وی با بیان اینکه اصول اخلاقی در مناظرهها رعایت نشد که در نتیجه صدای بخشی از اصولگرایان هم درآمد، گفت: اظهارات اخیر علی مطهری یا دیگران را ببینید! در خود صداوسیما هم توسط آقای طباطبایی که نماینده دوره هفتم بود و یک اصولگرا و روحانی متدینی است، این مطالب مطرح شد.
پورنحاتی ادامه داد: محدوده موضوعی هم شکسته شد و کسانی که مناظره را پذیرفتند نوعی هماهنگی با یک کاندیدای مشخص داشتند و تصور میکردند مناظره میدان زورآزمایی عوامانه است و در این میدان کسی برنده است که از چنین قابلیتی برخوردار است. ولی اشتباه میکردند و مردم اتفاقا پس از مناظره موسوی و کروبی، مردم که دو منطق را مشاهده کردند با یک منطق عقلانی متکی بر اخلاق و دیگری منطق توسل بر هر روش برای تخریب طرف مقابل را دیدند و به همین دلیل شیب تمایل اجتماعی به موسوی، پس از مناظره نه فقط به دلیل استدلالات ایشان، بلکه به دلیل منطق وی بیشتر شد.
وی با بیان اینکه مناظره ها به شرط اصلاح معایب امکان ادامه داشت، تصریح کرد: چه اشکالی داشت مناظرهای در خصوص ارزیابی وقایع پس از انتخابات برگزار میشد و نمایندگان دو طرف تفکر سخن بگویند؟ در حالی که میتوانست در برقراری آرامش و ارزیابی عقلانی مسائل کمک کند و از فضای شایعهآمیزی جلوگیری کند.
پورنجاتی در پایان با اشاره به اینکه افکار عمومی نسبت به هر خبر و سخن تازه حساس است و آن را میگیرد، اظهار داشت: من امیدی برای اصلاح این روند ندارم،زیرا تا زمانی که رسانه ما رقیب ندارد اصلاح نمیشود. مثلا به محض اینکه شبکههای ماهوارهای سیاسی و سرگرمی در خارج از کشور راه افتادند، صداوسیما یک تکان شکلی و ظاهری به خودش داد حال فکر کنید که در داخل هم این شبکهها ایجاد شوند، صداوسیما دیگر یارای این را ندارد که یکهتازی کند و بودجه بیتالمال را بیحساب و کتاب میل کند و در آن صورت باید روش خود را اصلاح کند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.