* به بركت دخالت های محدود كننده ی دولت آقای احمدی نژاد برای سر به راه كردن خبرگزاری ایسنا كه تا به حال در مدت زمان كوتاهی دوبار مدیر این خبرگزاری را عوض كرده اند ، بلای خودسانسوری به جان این نهاد افتاده كه نمونه اش حذف یك بخش از مصاحبه من این خبرگذاری است.
می دانم دل بروبچه های ایسنا كه از آغاز تاسیس این خبرگذاری كوشیده اند حرمت استقلال حرفه ای این رسانه را پاس بدارند از آنچه این روز ها از سوی دولت نهم بر این رسانه می رود خون است.
میدانم كه كاركنان نجیب و پرتلاش ایسنا ناگزیرند برای از سر گذراندن این دوران غمرنگ خویشتنداری كنند.
و میدانم كه نباید از آنان به خاطر خودسانسوری ناخواسته گلایه مند باشم.
(متن بخش سانسور شده به همراه متن كامل)
دكتر احمد پورنجاتي: فضای سیاسی كشور عادی به نظر نمی رسد. وی عادی نبودن این شرایط را به دو دلیل دانست: اول ، ظهور یك جریان سیاسی ناشناخته ، فاقد پیشینه شفاف سیاسی و تا حدودی پنهان كار و دمدمی مزاج كه به آسانی قابل توصیف و سنجش و ارزیابی و به ویژه قابل پیش بینی نیست.
دوم، راهبرد بلا منازع یكسان سازی سیاسی در عرصه داخلی با استفاده از تمامی امكانات و موقعیت های حكومتی.
پورنجاتی گفت: این دو مصیبت از همه ی ضعف ها ، بی تدبیری ها و گرفتاری هایی كه پس از دولت نهم شاهد بوده ایم مهم تر است. وی افزود: ممكن است برخی به این نظر من به دیده ی تردید بنگرند اما نشانه ها حكایت از شكل گیری تدریجی نوعی مونارشی سیاسی در عرصه داخلی دارد. البته نباید به خاطر رنگ و بو و ادبیات به ظاهر لطیف و عوام پسند این جریان دچار اشتباه شویم. آنچه مهم است تاكتیك ها و شگردهای پی در پی فزاینده ایست كه در راستای محو هویت ازاله ی موجودیت و یا دستكم نفی مشروعیت از جریان های سیاسی شناخته شده و با سابقه به كار گرفته می شود ك می توان از این شیوه به عنوان تاكتیك “زمین سوخته” نام برد.
پورنجاتی با بیان اینكه: منارشی سیاسی چه بسا با رنگ و لعاب حفظ وحدت ملی و با داعیه نمایندگی از سوی اراده ی ملی عرض اندام كند اما ذات و ماهیت آن ، چیزی جز انحصار طلبی و تمامیت خواهی نیست ، افزود: نفی مطلق دیگران ، شعار های دهان پر كن ، وعده های اتوپیایی ، ابراز قاطعیت های عوام پسند ، جلوه گری های آرتیست مآبانه و تمسك بی دریق به مایه های اعتقادی و سنتی جامعه از مهمترین لوازم و عناصر مونارشی سیاسی در جامعه ای با مختصات كشور ماست.
پورنجاتی با اعتقاد بر اینكه امروز وضعیت به گونه ایست كه احساس خطر و نگرانی اختصاص به اصلاح طلبان ندارد و بسیاری از شخصیت های سرشناس و با تجربه و حتی طیف هایی از جریان های موسوم به اصولگرا نیز دچار نوعی دلهره موقعیت و ابهام نسبت به آینده كشور شده اند ، خاطر نشان كرد: نفی و انكار های مصلحتی در مورد ویژه بودن شرایط كشور را نباید جدی تطلقی كرد. همه می دانند اوضاع تعمل برانگیز است اما ما ایرانی ها اصولا چون آدم های آبرو نگهداری هستیم كه حاضر نیستیم غریبه ها سوء استفاده كنند گاهی برخهی واقعیات را در ظاهر انكار می كنیم. به راستی كدام بخش از اقشار جامعه از وضعیت موجود رضایت دارد؟
قسمت انتشار یافته مصاحبه:
خوشبختانه امروز به بركت تجربههاي ارزشمند و پختگي و آزمودگي اصلاحطلبان و اعتلاي همگرايي و همدلي و همسويي در راهبردها و حتي تاكتيكهاي مورد نظر و شكوفايي جوانههاي عقلانيت و اعتدال و واقعگرايي مثبت در مجموعه جريان اصلاحطلب و البته و متاسفانه به خاطر اشتباهها و اقدامات نسنجيده برخي در ادارهي امور كشور، فضاي عمومي افكار جامعه بيش از پيش آماده شنيدن مواضع اصلاحطلبانه است. دكتر احمد پورنجاتي با بيان اينكه اصلاحطلبان بايد مراقب پوست خربزههايي باشند كه اين روزها به خواست حريف، اما گاه به مدد بيتوجهي برخي«دوستان» ممكن است زير پاي آنها قرار گيرد، به خبرنگار ايسنا گفت:« برخوردهاي واكنشي، عصبي و از موضع منفعلانه يا درغلتيدن به دفاع در برابر پروندهسازيهايي كه دربارهي دوران هشت سالهي اصلاحات ميشود، همه و همه از جنس مشغول شدن به فرعيات است.»
پورنجاتي كه در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران ، سخن ميگفت ، در ادامه اظهار داشت:« درست است كه يك جريان با استفاده از تمامي امكانات تلاش ميكند حتي پيش از آغاز رسمي رقابتهاي انتخاباتي با همان شيوه سلب هويت و نفي مشروعيت، اصلاحطلبان را از حضور در عرصهي رقابت پشيمان كند يا دست كم به تضعيف انگيزهي آنان بپردازد و يا زمينه را به لحاظ ذهني و رواني براي ردصلاحيتهاي آنان آماده سازد، اما قواعد اصلاحطلبي حكم ميكند كه به خاطر حفظ منافع ملي و وفاداري به آرمانهاي اصيل نظام و تعهد نسبت به ميثاق با مردم، همهي تلاشها بر روشنگري افكارعمومي و همكاري صميمانه جبهه اصلاحات متمركز باقي بماند.» پورنجاتي در ادامه افزود:« انتخابات مجلس يا رياست جمهوري با همهي اهميتي كه دارند در واقع فرصتهايي براي پيگيري اهداف مهم اصلاحطلبانه است.» پورنجاتي گفت:«خوشبختانه امروز به بركت تجربههاي ارزشمند و پختگي و آزمودگي اصلاحطلبان و اعتلاي همگرايي و همدلي و همسويي در راهبردها و حتي تاكتيكهاي مورد نظر و شكوفايي جوانههاي عقلانيت و اعتدال و واقعگرايي مثبت در مجموعه جريان اصلاحطلب و البته و متاسفانه به خاطر اشتباهها و اقدامات نسنجيده برخي در ادارهي امور كشور، فضاي عمومي افكار جامعه بيش از پيش آماده شنيدن مواضع اصلاحطلبانه است.» اين نمايندهي مجلس ششم تاكيد كرد:« البته به اعتقاد من، براي كنش سياسي لزوما نبايد در قدرت بود. حتي گاه براي يك دوره چه بسا فعاليت سياسي در مدار خارج از قدرت، اثربخشتر و سازندهتر باشد.» پورنجاتي اضافه كرد: « آسانطلبي سياسي آفت بزرگ كنش سياسي است كه متاسفانه بسياري از جريانهاي سياسي پس از انقلاب گويي هاضمهشان عادت به آمادهخوري كرده است. به همين دليل احزاب در كشور ما بيشتر به محفل شبيه بودهاند تا حزب. محفلهايي كه بر مدار حضور يك شخصيت بزرگتر پابرجا ماندهاند.» اين تحليلگر سياسي در پاسخ به اين سوال كه ديدگاه اصلاحطلباني كه اين دوره قصد ورود به انتخابات مجلس هشتم را دارند چه تفاوتي با اصلاحطلبان دورههاي گذشته دارد، اظهار داشت:« البته هر دورهاي اقتضائات خاص خود را دارد اما واقعگرايي، اعتدال و تاكيد بر ضرورت برونرفت كشور از گردونهي احتمالي بحران، نقاط برجسته و اصلي حاكم بر انديشهي امروز جريان اصلاحطلب است و بنابراين همه كساني كه به عنوان اصلاحطلب وارد عرصه انتخابات مجلس هشتم ميشوند به اين مشخصهها همچون تابلوي اصلي و نياز مبرم و فوري مي نگرند.» وي با تاكيد بر اين كه « البته محورهاي اصلي انديشهي اصلاحطلبي، يعني حاكميت قانون، صيانت از آزاديهاي مشروع و قانوني و دفاع از حقوق بشر و تلاش براي گسترش و تحكيم روز افزون مردم سالاري و گسترش نهادهاي مدني و رواج فرهنگ پاسخگويي به مردم، هيچ گاه نبايد تحت الشعاع مسايل ديگر گيرد» ادامه داد:« به لحاظ موقعيت زماني و با توجه به مشكلات كشور در زمينههاي متعارف مديريت اجرايي در دو سال اخير، اولويت فوري ، اصلاح اين روند است كه مجلس به مثابهي نماد ارادهي ملي ميتواند نقش مهمي در اين زمينه داشته باشد.»
پورنجاتي در پاسخ به اين سوال كه « گفته ميشود اصلاحطلبان عمدهي نگاهشان به نخبگان بود و بيشتر تاكيدشان بر مسايل سياسي و آزادي و حقوق بشر، آيا آنها در مجلس هشتم نيز اين گونه خواهد بود؟» پاسخ داد:« اولا به اعتقاد من و در مقايسه با همهي دولتهاي پس از انقلاب، دولت اصلاحات چه در دورهي نخست رياست جمهوري آقاي خاتمي كه به اعتقاد خيليها، بسيار غيرمنتظره و اتفاقي پيروز شد! و چه در دورهي دوم كه راي افزونتري نسبت به دور اول داشت، با برنامهترين و كارشناسانهترين دولتها براي ادارهي كشور بود. ثانيا اصلاحطلبان چه در دولت و چه در مجلس ششم با وجود تاكيد و توجه به نخبگان و فرهيختگان و پافشاري بر موضوعات مغفولماندهاي همچون آزاديهاي سياسي و مطبوعاتي و قانونمداري و حقوق بشر و حقوق شهروندي و امثال اينها، هيچگاه از مسايل مربوط به معيشت عادي مردم غافل نبودند، البته نه به شكل روبنايي و به اصطلاح تحت الحمايهاي يا كميتهي امدادي، بلكه در قالب زيربنايي و توسعهاي. ثالثا بر خلاف ادعانامهها و اتهام پراكنيهايي كه اين روزها عليه مجلس ششم ميشود تا همه كارنامه آن مجلس را در نطقهاي پيش از دستور نمايندگان اصلاحطلب در اعتراض به برخي تخلفات قانوني و در دفاع از حقوق شهروندي خلاصه كنند. مجلس ششم در زمينهي قانونگذاري و نظارت بر دستگاههاي اجرايي يكي از درخشانترين دورههاي مجلس پس از انقلاب محسوب ميشود.»
وي افزود:« قانون بسيار مهم سرمايهگذاري خارجي با همهي چالشهايي كه فراراه مجلس ششم بود در كدام مجلس تصويب شد؟ قانون مالياتها كه در حال حاضر مبناي كار است در كدام مجلس تصويب شد؟ قوانين مهم مربوط به آموزش و پرورش و آموزش عالي در كدام مجلس به تصويب رسيد؟ قانونهاي نظام صنفي، چه نظام مهندسي كشاورزي، چه پرستاري، چه روانشناسي و چه اصلاح نظام پزشكي و نيز قانون نظام صنفي مربوط به اصناف در كدام مجلس تصويب شد؟»
پورنجاتي اضافه كرد:« متاسفانه برخي از شخصيتها براي رقابت سياسي گويي به هيچ قاعدهي اخلاقي الزام ندارند و در موضع توصيف و اظهار نظر نسبت به دولت و مجلس اصلاحات، اظهار هر ناروايي را مباح ميدانند، حتي گاه نسبت دروغ ميدهند.» رييس كميسيون فرهنگي مجلس ششم با اعتقاد بر اين كه در انتخابات مجلس هشتم شكلگيري اكثريت قاطع بعيد به نظر ميرسد اظهار داشت:« با مختصات كنوني احساس ميشود در مجلس هشتم يك اكثريت قاطع از هيچ جناحي نخواهد بود و با توجه به عبرتهاي پرهزينهاي كه هم مردم ما و هم عقلاي جناحهاي سياسي و نيز شخصيتها و نهادهاي تاثيرگذار از روندهاي نامطلوب و پراشتباه و هزينهبر گرفتهاند؛اميد ميرود كه تركيب كلي مجلس هشتم به گونهاي باشد كه بار ديگر مجلس به مثابهي مركز اصلي ارادهي ملي جايگاه واقعي و شايستهي خود را بازيابد و در نتيجه زمينهي سامان دهي و بهبود مديريت اجرايي كشور فراهم شود،هرچند گسترهي نابسامانيها در زمينههاي مختلف بسيار است و هر مجلس و دولت جديدي در آينده با انبوهي از مشكلات مواجه خواهد بود.» پورنجاتي درباره عملكرد رسانهي ملي در آستانهي انتخابات مجلس هشتم، خاطرنشان كرد:« متاسفانه صدا و سيما آن گونه كه شايستهي عنوان رسانهي ملي است به لوازم اين عنوان التزام نداشته است. تفاوت چشمگير شيوهي برخورد اين رسانه با دولت اصلاحات و دولت نهم و يا مجلس ششم و مجلس هفتم، و نيز در رفتار با جناح اصولگرا و جبههي اصلاحات ، حكايت از اين واقعيت دارد.» وي اضافه كرد:« صدا و سيما نبايد با استمرار اين روشهاي جانبدارانهي سياسي چوب حراج به اعتبار خود و اعتماد مردم بزند. البته مردم ما بسيار هوشمندانه عمل ميكنند، سريالهاي خوب ر ا ميبينند و حتي تشكر ميكنند، اما در انتخابهاي سياسي تنها به اتكاي عقل و انديشه و حساب و كتاب خود تصميم ميگيرند، همان گونه كه در دوم خرداد شاهد بوديم.» اين نماينده مجلس ششم به اصلاحطلبان توصيه كرد اجازه ندهند برخي اختلاف روشها يا حتي پارهاي كدورتهاي شخصي و موضعي متعلق به گذشته، همچون لقمهاي لذيذ در كام جبههي ضد اصلاحات قرار گيرد.
وي تاكيد كرد:« آتشبازي جبههي رقيب عليه موجوديت و كليت جريان اصلاحطلبي كافي است،هر چند به گمان من در اين دو سال به اندازهي لازم مواضع همهي گرايشها و طيفهاي اصلاحطلب براي مردم شفاف شده است و ديگر نيازي به نبش قبر بيثمر گذشته نيست.» اين تحليلگر سياسي در مورد حضور خاتمي در انتخابات مجلس هشتم خاطرنشان كرد:« اولا با توجه به محبوبيت گستردهاي كه خاتمي در كل كشور دارد، در هر ليستي كه قرار گيرد، با اقبال عمومي مواجه ميشود ثانيا حضور اين شخصيت سرشناس با آن ديدگاههاي مترقي كه در سطح جهان مقبوليت دارد در هر موضعي از حاكميت موجب افزون شدن اعتبار نظام و كشور است، اما درعين حال گمان نميكنم ايشان قصد كانديدا شدن داشته باشند و حتي به نظر من شايد بهتر باشد به عنوان يك شخصيت موجه نقش هدايت گري و حمايت معنوي جريان اصلاحطلبي را ادامه دهند.» پورنجاتي همچنين تاكيد كرد كه به هيچ وجه قصد كانديدا شدن در انتخابات مجلس هشتم را ندارد و ترجيح ميدهد به دعاگويي براي اصلاح امور كشور بپردازد!
رييس كميسيون فرهنگي مجلس ششم همچنين فضاي سياسي كشور را غيرعادي توصيف كرد و دو دليل را براي آن به اين شرح ذكر كرد:« اول ، ظهور يك جريان سياسي ناشناخته و فاقد پيشنيه شفاف كه به آساني قابل توصيف و سنجش و ارزيابي و به ويژه قابل پيش بيني نيست. دوم، پيگيري راهبرد بلامنازع يكسان سازي سياسي از سوي برخي در عرصه داخلي با استفاده از تمامي امكانات و موقعيتها.»
پاسخ دهید